تا حالا 8 میلیون کارت شارژ خریدم !!!!!!!
شما هم اگه میخواید بدونید سیم کارت خود
رو چقد شارژ کردید کافیه کد43568 رو ب
شماره309203پیامک کنید
بزنید شاخ در میارید راایگان!!!
از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :
شما چطور شصت سال با هم زندگی کردید؟
گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که ، وقتی چیزی خراب می شد؛
تعمیرش می کردیم ... نه تعویض!
.
..
.
.
.
.
.
اینترنت ایران
.
.
هنر ایرانی
.
.
كاکا
، اینو نگه دار بگم بِچّه ها بیان ببینن چی شكار كردیم
.
خودش ميگويد: ايراني ام ديگه،
پوستم کلفته! هر کي ديگه جاي من بود تا حالا صد دفعه مرده بود مارال يکي از هزاران دختران ايراني است که در
خارج از کشور به عنوان کارگر جنسي به کار مشغول هستند. به دليل بحرانهاي مداوم
اقتصادي، اجتماعي، سياسي و خانوادگي هرساله از ايران دختران و زنان بسياري به خارج
فرار ميکنند. به اين گروه بايد تعداد دختراني که به نام ازدواج، کار يا ... توسط
خانواده هايشان به فروش ميرسند و يا بوسيله باندهاي کودک ربا به خارج از کشور آورده
ميشوند را افزود. بدشانس ترينشان پس از تجا.و.زهاي مکرر، زنده زنده به قاچاقچيان
اعضاي بدن فروخته ميشوند و آنها که زنده ميمانند سرنوشت چندان بهتري ندارند. بسياري از بازارهاي برده فروشي پاکستان و
امارات مستقيما به حرمسراها فرستاده ميشوند تا به ازدواج با مرداني که جاي
پدربزرگ آنها را دارند درآيند يا بدست قوادان ميافتند و تا زمان زيبايي و
جواني مورد بهره کشي جن.س.ي قرار ميگيرند و پس از آن به کلفتي گمارده ميشوند. در اين ميان آنها که به کشورهاي پيشرفته ميآيند
لحظه تحویل سال ۱۳۹۳ هجری شمسی : پنجشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۲ , ساعت ۲۰:۲۷:۰۷
مطابق ۱۸ جمادیالاولی ۱۴۳۵ هجری قمری و ۲۰ مارس ۲۰۱۴ میلادی نام سال : اسب فال و طالع بینی سال ۱۳۹۳ هجری شمسی (سال اسب) چینیها معتقدند بودند در شروع سال نو ازبین تمام حیوانات تنها دوازده حیوان را برای گردش زمین انتخاب کرده است که به ترتیب ظاهر می شوند وانسانها برحسب تولد در سال مورد نظر دارای همان خصوصیات می باشند.این حیوانات به ترتیب : موش ، گاو ، ببر ( پلنگ ) ، گربه ( خرگوش ) ،اژدها (نهنگ) ، مار، اسب ، بز (گوسفند) ،میمون ، خروس (مرغ وجوجه) سگ وبالاخره خوک می باشند . شبیه همین اعتقاد نیز بین ما ایرانیان وجود دارد.
فقط بخونین بخندید :)))))))))
یه پیجی هست که این سوال توش مطرح شده:
سلام مشکل من جوریه که فقط میتونم تو همین پیج مطرحش کنم
من تازه ازدواج کردم و شوهرمم رو خیلی دوست دارم ولی یه مشکل بزرگ با ایشون دارم
اونم باد شکم هست و ایشون جلوی من این کار رو انجام میده
توی خونه و گاهی اوقات صداش انقدر بلنده که لرزه به اندام من میفته
هر چی بهشون میگم که چنین چیزایی اصلا تو خانواده ما عادی نبوده و همه ادب رو رعایت میکردند
ولی ایشون به من میگه سوسول!
سوالم از شما اینه که چکار کنم که این عادتش رو کنار بذاره؟
من نمیتونم اصلا کنار بیام باهاش....
حالا کامنتهای کاربرها :
-با پتروس فداکار صحبت کن ... ضمناً مشکل شما خیلی خاصه باید تو کمیسیون موارد خاص مطرح شه
-مرد باید بگوزه خواهر من :| خوبه بره جلو زن غریبه بگوزه؟
-تو هم پا به پاش بگوز جدی میگم :{
-نمی تونی از کسی که داری باش زندگی میکنی بخوای نگوزه،خونشه، نرفته که تو اخبار ساعت 9 بگوزه
-خب میدونی موقع اون کار بدن استایل خاصی میگیره...سعی کن به اون استایل شرطی بشی
که تا میخواست اتفاق بیفته بری تو چهارچوب در یا زیر میز...
یادت نره،رادیو،چراغ قوه،غذاهای کنسروی و باتری زاپاس از واجباته....
-عزیزم طبق قوانین پاسکال گوزی که بتونه باعث لرزه به اندام شما بشه ،
فشارش میتونه خیلی از اندام حیاتی فردی که این کار رو انجام داده تهدید کنه!
شوهرت را یک دکتری چیزی نشان بده جاییش چیز نشده باشه :))
-مردی که صدای باد معدش تن زنش رو نلرزونه، مرد نیس که، جاستین بیبره!
-بعدشم، نشون میده شما غذاهای خیلی خوبی درست میکنی و دِلیوری میده، تشکر میکنه! نشونه خوبیه!!!
-آیا فواید گوز را میدانستید؟؟؟
1- رفع خستگی 2- رفع دل درد 3- سفیدی چهره 4-بهبودی بیماریهای گوارشی
5- ایجاد رعب و وحشت در شب 6- ایجاد خشنودی دوستان 7- ایجاد تنوع در بوی محیط
8- از بین بردن یکنواختی در زندگی. 9- تست حس بویایی اطرافیان 10- ایجاد فضای ازادی و دموکراسی ....
-( متاسفم برا کسایی که هنوزم فک میکنن گوز چیز بدی یه ... )
-همين كارا رو ميكنيد مردا از خونه فرارى ميشن ديگه ، شما بايد تشويقش كنيد
تازه رو تحريرش كار كنه شايد رفت آكادمى ...
-این یعنی رابطه تون جا افتاده دیگه...
میگن مسی از الان شروع کرده داره بازیهای هاشم خان رو از یوتیوب دانلود میکنه که آنالیزش کنه
——————————————————————
سیبیل محمد نوری تنها جذابیت تیم ایران مقابل آرژانتین نشه صلوات !
——————————————————————
دست خودت نیس ، یه کم عقده ای شدی !
خدایی هاشم نمیخواست اینقدر گنده میشدی ؟
————————————————
( توصیه هاشم بیگ زاده به مسی )
.
.
.
تمام بازیکنان در زمین همدیگر را ” هاشم ” صدا بزنند !
——————————————————————
ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﮑﺮ ﺑﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﻢ ﮔﺮﻭﻩ ﻧﺸﺪﯾﻢ ﻭﺍﻻ ﺩﻫﻦ ﻣﻨﻢ ﺍﻻﻥ ﺳﺮﻭﯾﺲ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ !
.
.
.
ﺭﻭﻧﺎﻟﺪﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ ﺍﺯ ﭘﯿﺞ ﻣﺴﯽ !
داستان زيبا در مورد کوروش کبير
زماني کزروس به کورش بزرگ گفت: چرا از غنيمت هاي جنگي چيزي را براي خود برنمي داري و همه را به سربازانت ميبخشي؟
کورش گفت: اگر غنيمت هاي جنگي رانمي بخشيديم الان دارايي من چقدر بود؟! کزروس عددي را با معيار آن زمان گفت.
کورش يکي از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کورش براي امري به مقداري پول و طلا نياز دارد. سرباز در بين مردم جار زد و سخن کورش را به گوششان رسانيد.
مردم هرچه در توان داشتند براي کورش فرستادند. وقتي که مالهاي گرد آوري شده را حساب کردند، از آنچه کزروس انتظار داشت بسيار بيشتر بود.
کورش رو به کزروس کرد و گفت: ثروت من اينجاست. اگر آنهارا پيش خود نگه داشته بودم، هميشه بايد نگران آنها بودم. زماني که ثروت در اختيار توست و مردم از آن بي بهرهاند مثل اين ميماند که تو نگهبان پولهايي که مبادا کسي آن را ببرد!
ببخشید! ما اون طرف داشتیم FIFA 2012 بازی میکردیم، نمیدونستیم شما دارید اینجا Call of Duty بازی میکنید!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
منبع:211.ir
مادر زن//مادری برای دیدار دخترش به خانه ی داماد رفت.دید دخترش گریه می كند. پرسید:عزیزم چرا گریه می كنی؟ گفت:شوهرم از خانه فرار كرده و نمی دانم كجا رفته است.مادرش گفت:حتماً پای زنی در كار است! دختر گفت: همین طوره كه می گویی! پای زنی در میان است، مادر عصبانی شد و فریاد زد این زن كیست! دختر گفت:مامان! خود شما هستی، شوهرم همین كه شنید شما به این جا می آیی از خانه فرار كرد.
پیشنهاد ازدواج//در عهد حضرت مسیح(ع)شخصی مادر پیرش را در زنبیلی می گذاشت و هر جا می رفت،همراه خودش می برد. روزی حضرت عیسی او را دید؛ به وی فرمود آن زن كیست؟ گفت:مادرم است. فرمود:او را شوهر بده. گفت:پیر است و قادر به حركت نیست.پیر زن دستش را از زنبیل بیرون آورد و بر سر پسرش زد و گفت:ای بی شرم! تو بهتر می فهمی یا پیغمبر خدا؟!
سلام اول باید از خانم های عزیز و مهربون عذر خواهی کنم (به خدا این یه شوخیه) ((من از اون دسته افرادی هستم که به نظرم خانم ها از آقایون خیلی بهترند ))
یه تست طنز که میزان علاقه ی مرد ها رو به همسرشون نشون میده :
۱-شما بعنوان مرد خانواده ، چقدر عیالتان را دوست دارید ؟!
الف) به اندازه تعداد سکه های مهریه اش ب) به اندازه تعداد قطعات جهیزیه اش ج) به اندازه تعداد صفر های جلوی مبلغ موجودی حساب بانکی اش د) به اندازه تمام ستاره های آسمان در روز !
۲ – چه عاملی سبب شد تا شما به خواستگاری عیالتان بروید ؟! الف) جوونی کردم ! ب) سادگی کردم ! ج) گول خوردم ! د) من که نرفتم خواستگاری ، اون اومد !
۳ – اگر خدایی ناکرده عیالتان فوت کند شما چه کار می کنید ؟! الف) اول ناراحت و بعد خوشحال می شوید ! ب) اول خرما و بعد شاباش می دهید ! ج) اول قبرستان و بعد محضر می روید
خیر سرمون رفتیم شمع روشن کردیم حاجت بگیریم
یه زنه هم اومد شمعشو پیش شمعای من روشن کرد
بعد شمعش افتاد رو شمعای من حاجتا قاطی شد الان حالت تهوع بهم دست داده
كصصصصصصصصافطا نخنديد بريد ب فكر سيسموني بچم باشيد=)))))))))))))))))
همه ایرانیان فقط نیگا میکنن.... اعدام باشه نیگا میکنن.... دعوا باشه نیگا میکنن.... تصادف باشه نیگا میکنن.... پیرزن 80 ساله تا دختر 4 ساله باشه نیگا میکنن.... طرف با زنش باشه نیگا میکنن.... ماشین قراضه سوار بشی نیگا میکنن.... ماشین آخرین سیستم سوار بشی نیگا میکنن.... کلا هرچی باشه نیگا میکنن.... الان هم نظر نمیدن فقط نیگا میکنن....
آخه چرا عمه بتی من که سالهاست ساکن کالیفرنیاست و مولتی میلیاردره
و یه دختر داره که شاه کالیفرنیاست و قراره بیاد یه روز منو ازین جا ببره کالیفرنیا و داماد خودش کنه باید یه شخصیت خیالی باشه ؟؟؟
سربازی راهیِ واسه آدم کردنِ پسرا
. . . . اما دخترا از هیچ راهی آدم نمیشن
پسرا جییییییغ دست هورااااااا
آخه دخترا فرشته ان و فرشته ها آدم نمیشن ..
دخترا جیییییییغ دست هووورااااا
اما مقام ادم از فرشته بالاتره
پسرا موج مکزیکیییییییییییییییییییی
اما ادم اشتباه میکنه مجازات میشه اما فرشته ها پاکن ماهن گلن اصن
دخترا حالا موج مکزیکی رو برین نوبت شوماس
اس ام اس جدید ایرانسل:
مشترک گرامی
بخدا اگر بفهمم رفتی رایتل خریدی باهات کات میکنم
۱ بار با همراه اول بهم خیانت کردی
بسه دیگه
تحملشو ندارم!
.
.
.
میگن یک فرشته هست به نام”بــیلـاخ”
که مسؤل رسیدگی به آرزوهای ما هاست !
.
.
.
حیف نون با گوش پانسمان شده داشته میرفت
گل مراد ازش میپرسه خدا بد نده چی شده؟
میگه گوشم درد میکرد رفتم کشیدمش !
گل مراد می گه همین کارها رو میکنین که براتون حرف در میارن!
لااقل پرش میکردی!
.
.
.
خواب + زندگی اجتماعی = نمرات بد.
نمرات خوب + خواب = زندگی اجتماعی
نمرات خوب + زندگی اجتماعی = خواب
.
.
.
.
آهنگ جدید یاس برای دانشجو ها :
سخته درسم ، رسیده وقت رفتن . .
سر امتحانی که میدونم تهش ردم !
حس میکردم حرفای استاد با خرخوناشه !
اونجا بود که فهمیدم این قصه اولاشه . . .
وقت امتحانو خراب کردن برگمه
تو خودت میدونی که خراب کردم ، الکی جو نده !
حرفای خانوادمم که نمک زخممه
تنها دلخوشیمم ترم های بعدمه
و باز منمو حسرت یه نمره ی بیست !
که استاد بنویسه گوشه ی لیست . . .
میدونی چند بار افتادم برای یه درس بگذریم . . .
دیگه بیست گرفتنشم برام مهم نیست . . .
تو که میدونستی دانشجوی ترم آخرتم
بگو با من دیگه چرا د آخه نوکرتم…
::
::
مجموعه 800 ضرب المثل فارسي
آب از سر چشمه گله!
كاچي بهتر از هيچي است!
هر چه به هَمِش بزني گندش زيادتر ميشه!
كار از محكم كاري عيب نمي كنه!
دست بي هنر كفچه گدئيست!
اجاره نشين خوش نشينه!
كار خر و خوردن يابو!
دست پشت سر نداره!
كارد، دسته خودشو نمي بره!
هر چه پول بدي آش ميخوري!
كار نباشه زرنگه!
دست پيش را گرفته كه پس نيفته!
كار، نشد نداره!
چشم کسي آب نخوردن!
آب از دستش نمي چكه!
كاسه داغ تر از آش!
كار هر بز نيست خرمن كوفتن/گاو نر مي خواهد و مرد كهن.
هر چه پيش آيد خوش آيد!
كــاري بــكن بـهر ثــواب/نه سيخ بسوزه نه كباب!
ارزان خري، انبان خري!
كاسه جائي رود كه شاه تغار باز آيد!
كاسه را كاشي مي شكنه، تاوانش را قمي مي ده!
هر چه خدا خواست هـمان شد/هر چه دلــم خواست نــه آن شد!
سر گنجشكي خورده!
كاشكي را كاشتند سبز نشد!
دست تنگي بدتر از دلتنگي است!
كاه از خودت نيست كاهدون كه از خودته!
آب از آب تكان نمي خوره!
لزن به شوهر :
مي خواي دفتر يادداشتت باشم تا هميشه همراهت باشم ؟
مرد :
عزيزم سر رسيدم باش تا هر سال عوضت کنم !
زن به مرد :
عزيزم تو از چيه من بيشتر خوشت ميآد ؟
از اخلاق خوبم يا از تيپم !؟
مرد : از هيچکدوم عزيزم ! من از اعتماد به نفست خوشم مياد !!!
هر زني دو مرد را دوست دارد !
يکي ساخته تخيلات اوست ! و ديگري هنوز به دنيا نيامده !!!
مژده به آقايان :
پژو 405 بدون اير بگ ، بدون کمربندايمني ، آماده آتش سوزي بدون دليل !
دوگانه سوز و آماده انفجار ، بهترين هديه براي همسر دلبندتان !!!
چرا روان درماني مردها کمتر از زنها طول ميکشه؟
معمولا" بايد در روان درماني به دوران کودکي بازگشت و مردها هميشه در همون دوران به سر مي برند!
مذيت مذکر بودن :
1? دختر نيستيد !
2? هميشه خودتون هستيد! (100 مدل آرايش نمي کنيد)
3? فقط شما مي تونيد رئيس جمهور بشيد!
4? فقط شما مي تونيد بريد ورزشگاه آزادي و فوتبال ببينيد!
5? براي دعوا کردن به بابا يا داداش بزرگتر احتياج نداريد !
6? توي اتوبوس جاي بيشتري نسبت به دخترا داريد !
7? در کمتر از 10 دقيقه مي تونيد دوش بگيريد!
8? هر جور که بخواهيد لباس مي پوشيد!
9? در کمتر از 2 دقيقه لباس مي پوشيد و آماده مي شيد!
10? و مهمتر از همه اينکه شما هيچ وقت نمي ترشيد!
11? از هرکي بخواهيد ميتونيد بپرسيد ساعت چنده !
فالگير : فردا شوهرتون ميميره
زن : اينو که خودم ميدونم . بهم بگو گير پليس مي افتم يا نه؟
ببين خانوم ، تو روزنامه نوشته که مردها به طور متوسط در روز از پانزده هزار کلمه براي
صحبت کردن استفاده ميکنند ولي زنها از سي هزار کلمه . ديدين ثابت شد شما زنها
بيشتر حرف ميزنين تا ما مردها؟ خانم : هيچ هم همچنين چيزي نيست . فوقش ثابت
شده که ما هر حرف رو بايد دو بار بزنيم تا توي مخ شماها فرو بره …! ببخشيد چي
گفتي؟؟
مرد به خدا مي گه: چرا زن رو زيبا آفريدي ؟
خدا مي گه: واسه اينکه تو دوستش داشته باشي
دوباره مي پرسه پس چرا ناقص العقله ؟
خدا هم درجواب ميگه:
واسه اين که تورو دوست داشته باشه !!!
گفتمش آغاز درد عشق چيست؟گفت آغازش سراسر بندگيست گفتمش پايان آن را هم بگو گفت پايانش همه شرمندگيست گفتمش درمان دردم را بگو گفت درماني ندارد بي دواست گفتمش يک اندکي تسکين آن گفت تسکينش همه سوز و فناست
وقتي ناله هاي خرد شدنت زير پاي بارون
نواي دل انگيزي شد چه فرقي مي کند برگ سبز کدام درختي
عشق لالايي بارون تو شباست ، نم نم بارون پشت شيشه هاست
لحظه شبنم و برگ گل ياس ، لحظه رهايي پرنده هاست
لحظه عزيز با تو بودنه ، آخرين پناه موندن منه
توي زندگيت بارون نباش که فکر کنند با منت خودتو به شيشه ميکوبي
ابر باش که منتظرت باشند که ببياري
يادگاري واسه بارون ، آرزوهايي که خاک شد
وقتي رفتي زيبا ، انگار روح از تنم جدا شد
نيمکت چوبي کهنه نم گرفته زير بارون ، زير سقف بي قرار شاخه هاي بيد مجنون
ابر بي طاقت پاييز مثل من چه بي ستارست ، مثل من شکسته از اين نامه هاي پاره پارست
باران در گلوي من ابر ِ کوچکي ست ، ميشود مرا بغل کني؟
قول ميدهم گريه کم کند
بر سرم
چتر گرفت؛
به تماشا
ايستادند
باران و رهگذران
بارون و دوست دارم هنوز / چون تو رو يادم مياره
حس مي کنم پيشه مني / وقتي که بارون مي باره
عشق يعني
تا حالا شده عاشق بشين؟؟؟
ميدونين عشق چه رنگيه؟؟؟
ميدونين عشقق چه مزه اي داره؟؟؟
ميدونين عشق چه بويي داره؟؟؟
ميدونين عاشق چه شکليه؟؟؟
ميدونين معشوق چه کار ميکنه با قلب عاشق؟؟؟
مدونين قلب عاشق براي چي ميزنه؟؟؟
ميدونين قلب عاشق براي کي ميزنه؟؟؟
ميدونين ...؟؟؟
اگه جواب اين همه سئوال رو ميخواين! مطلب زير رو بخونين...خيلي جالب و آموزندس...
وقتي
يه روز ديدي خودت اينجايي و دلت يه جاي ديگه … بدون كه كار از كار گذشته و تو عاشق شدي
طوري ميشه كه قلبت فقط و فقط واسه عشق مي تپه ، چقدر قشنگه عاشق بودن و مثل شمع سوختن
همه چي با يک نگاه شروع ميشه
اين نگاه مثل نگاهاي ديگه نست ، يه چيزي داره که اوناي ديگه ندارن ...
محو زيبايي نگاهش ميشي ، تا ابد تصوير نگاهش رو توي قلبت حبس مي كني ، نه اصلا مي زاريش توي يه صندوق ، درش رو هم قفل مي كني تا كسي بهش دست نزنه.
حتي وقتي با عشقت روي يه سكو مي شيني و واسه ساعتهاي متمادي باهاش حرفي نمي زني ، وقتي ازش دور ميشي احساس مي كني قشنگترين گفتگوي عمرت رو با كسي داري از دست ميدي.
مي بيني كار دل رو؟
شب مي آي كه بخوابي مگه فكرش مي زاره؟! خلاصه بعد يه جنگ و
جدال طولاني با خودت چشات رو رو هم مي زاري ولي همش از خواب ميپري ...
زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت تا جوجه هاشو سیر کنه , گوشت بدن خودشو میکند
و میداد به جوجه هاش میخوردند
زمستان تمام شد و کلاغ مرد!
اما بچه هاش نجات پیدا کردند و گفتند:
آخی خوب شد مرد, راحت شدیم از این غذای تکراری!
این است واقعیت تلخ روزگار ما..!
عکسهایی که می بینید انگار شبیه حادثه ای است خارج از آسمان زمین!
این تعبیر مردمی است که دیروز نادرترین ابرهای رعد و برق ساز و طوفان همراه صاعقه عمرشان را موسوم به supercells در مونتانا دیدند.
بقیه عکس ها در ادامه مطلب
مثه خوابي…مثه رويا
مثه آرامش دريا
مثه آسمون آبي
آرومي وقتي که خوابي
مثه پروانه نجيبي
تو يه روياي عجيبي
مثه ياساي تو باغچه
مثه آينه تو تاغچه
مثه چشمه ي زلالي
انگاري خواب و خيالي.
.
.
.
بي تو من موندم و رويا
خسته از تموم دنيا
يه دل تنگ شکسته
دو تا چشم خيس خسته
روزا تب دار شبا بيدار
يه تن خسته بيمار
مثه يه مرده سر دار
از خودم از همه بيزار
له له لحظه ديدار
بينمون ديوارو ديوار
هر وقت من يک کار خوب مي کنم مامانم به من مي گويد بزرگ که شدي برايت يک زن خوب مي گيرم.تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تايش را به من داده است
حتمن ناسرادين شاه خيلي کارهاي خوب مي کرده که مامانش به اندازه استاديوم آزادي برايش زن گرفته بود. ولي من مؤتقدم که اصولن انسان بايد زن بگيرد تا آدم بشود ، چون بابايمان هميشه مي گويد مشکلات انسان را آدم مي کند.
در عزدواج تواهم خيلي مهم است يعني دو طرف بايد به هم بخورند. مثلن من و ساناز دختر خاله مان خيلي به هم مي خوريم.
از لهاز فکري هم دو طرف بايد به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فکر ندارد که به من بخورد ولي مامانم مي گويد اين ساناز از تو بيشتر هاليش مي شود.
در عزدواج سن و سال اصلن مهم نيست چه بسيار آدم هاي بزرگي بوده اند که کارشان به تلاغ کشيده شده و چه بسيار آدم هاي کوچکي که نکشيده شده. مهم اشق است !
اگر اشق باشد ديگر کسي از شوهرش سکه نمي خواهد و دايي مختار هم از زندان در مي آيد من تا حالا کلي سکه جم کرده ام و مي خواهم همان اول قلکم را بشکنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم.
مهريه و شير بلال هيچ کس را خوشبخت نمي کند. همين خرج هاي ازافي باعث مي شود که زندگي سخت بشود و سر خرج عروسي داييمختار با پدر خانومش حرفش بشود دايي مختار مي گفت پدر خانومش چتر باز بود.. خوب شايد حقوق چتر بازي خيلي کم بوده که نتوانسته خرج عروسي را بدهد. البته من و ساناز تفافق کرده ايم که بجاي شام عروسي چيپس و خلالي نمکي بدهيم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتي مي خوري خش خش هم مي کند!
اگر آدم زن خانه دار بگيرد خيلي بهتر است و گرنه آدم مجبور مي شود خودش خانه بگيرد. زن دايي مختار هم خانه دار نبود و دايي مختار مجبور شد يک زير زميني بگيرد. ميگفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پايين! اما خانوم دايي مختار هم مي خواست برود بالا! حتمن از زير زميني مي ترسيد. ساناز هم از زير زميني مي ترسد براي همين هم برايش توي باغچه يک خانه درختي درست کردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شکست.. از آن موقه خاله با من قهر است.
قهر بهتر از دعواست. آدم وقتي قهر مي کند بعد آشتي مي کند ولي اگر دعوا کند بعد کتک کاري ميکند.
سلام بچه ها اين مطلب فقط درون مايه طنز داره ...........منظورم کس خاصي نيست.وناراحتم نشيد لطفا فقط لبخند بزنيد.
1ـ روش کوزه ايي : همان روش قرن هاي قديم که دختر کوزه به دوش به سمت رودخانه مي رفت پسر به کوزه مي خوره کوزه بشکست و بعد چنين گفته اند که : اگر با من نبودش هيچ ميلي چرا ظرف مرا بشکست ليلي نتيجه گيري : بحران ازدواج حال حاضر بخاطر لوله کشي شدن آبه .
2ـ روش عرفاني : چهل شبانه روز جلوي خونه رو آب و جارو ميکني و ده تا شمع روشن ميکني شکلات بين مردم تقسيم ميکني تا مرد آرزوهات بياد. نتيجه گيري : در صورت کمبود شمع ميتونين فانوس هم روشن کنين .
3ـ روش سوسکي : بخاطر ترس از يه سوسک که حتي ميتوني خودت اون رو تو خونه يا کوچه کار بزاري همچين محکم ميپري تو بغلش و بهش مي چسبي که هيچ جور نتونه تو رو از خودش جدا کنه . نتيجه گيري : با تشکر از کليه سوسک هاي محترم مقيم مرکز و حومه .
4ـ روش تيپ : انواع تيپ هاي مختلف روي خودت پياده ميکني بيست و دو کيلو لوازم آرايش روي خودت خالي ميکني و سعي ميکني تا آنجا که ممکن است لباس ها مورد توجه باشند طوري که هرکس که تو خيابونه مجبور بشه حتما يک بار شما را نگاه کنه بعد گوشه خيابون مي ايستي تا شوهر مناسب سوارت کنه . نتيجه گيري : خطر احتمال از بين رفتن آبروي چندين و چند ساله تان وجود دارد اما چون به خاطر ازدواج است مسئله نيست اين دفه !
5 ـ روش خر خوني : تو کلاس و مدرسه و دانشگاه نمره بيست کلاس ميشي بلاخره تو کل سال هاي مدرسه يه خر خون ديگه پيدا ميشه که بياد سراغت و باعث بشه که نترشي . نتيجه گيري : اگه شوهر پيدا نشد تا مقطع دکترا ادامه بدين و بعد ترک تحصيل کنين.
6ـ روش مايه داري : با دوستان توي انواع پارتي هاي شبانه و پيست هاي اسکي و باشگاه هاي بيليارد و بولينگ هر کوفت و زهر مار ديگري که ميتوني شرکت ميکني و حواست فقط به يه شوهر مناسب هست تا چيز هاي ديگه . نتيجه گيري : سعي کنين هميشه چند ميليون در کيف خود داشته باشين.
7ـ روش مذهبي : توي انواع مجالس مختلف مذهبي شرکت ميکني توي هيچ چيز کم نمي آري جايي نيست که مراسمي باشه و تو اونجا نباشي تا بلاخره يه شوهر گيرت بياد . نتيجه گيري : التماس دعا خواهر .
8 ـ روش فاميلي : يه کاغذ بر ميداري و اسم تمام پسرهاي فاميل از سن پنج تا پنجاه ساله رو که ازدواج نکردنن رو روش مي نويسي بعد شروع به بررسي و تفکيک ميکني و اونهايي که شرايط را دارن رو انتخاب ميکني و يه برنامه ريزي براي عمليات تاکتيکي که بلاخره يه کدوم رو خفت کني . نتيجه گيري : مي تونين روي يه بچه پنج ساله براي بيست سال آينده برنامه بريزين
9روش نامردي : جلوي يکي از اين ماشين هاي پليس يه دفعه مي پري پسره رو ميگيري تو بغلت و دستت رو ميکني تو دستش و ازش... (سانسور ) ميگيري تا بعد از تعهد توي کلانتري مجبور بشه که باهات ازدواج کنه . البته اين روش براي اونهايي است که از کليه روش هاي بالا نا اميد شده اند
يارو زبونش ميگرفته،
ميره داروخونه مي گه: آقا ديب داري؟
کارمند داروخونه مي گه:
ديب ديگه چيه؟
يارو جواب مي ده: ديب
ديگه. اين ورش ديب داره، اون ورش ديب داره.
کارمنده مي گه: والا ما
تا حالا ديب نشنيديم. چي هست اين ديب؟
يارو مي گه: بابا ديب،
ديب!
طرف ميبينه نمي فهمه،
مي ره به رئيس داروخونه مي گه.
اون ميآد مي پرسه: چي
ميخواي عزيزم؟
يارو مي گه: ديب!
رئيس مي پرسه: ديب ديگه
چيه؟
يارو مي گه: بابا ديب
ديگه. اين ورش ديب داره، اون ورش ديب داره.
رئيس داروخونه مي گه:
تو مطمئني که اسمش ديبه؟
يارو مي گه: آره بابا.
خودم دائم مصرف دارم. شما نميدونيد ديب چيه؟
رئيس هم هر کاري ميکنه،
نمي تونه سر در بياره و کلافه مي شه.
يکي از کارمنداي داروخونه
ميآد جلو و مي گه: يکي از بچههاي داروخونه مثل همين آقا زبونش ميگيره.
فکر کنم بفهمه
اين چي ميخواد. اما الان شيفتش نيست.
رئيس داروخونه که خيلي
مشتاق شده بود بفهمه ديب چيه، گفت: اشکال نداره. يکي بره دنبالش، سريع
برش داره بيارتش.
ميرن اون کارمنده رو
ميارن. وقتي مي رسه، از يارو ميپرسه: چي مي خواي؟
يارو مي گه: ديب!
کارمنده مي گه: ديب؟
يارو: آره.
کارمنه مي گه: که اين
ورش ديب داره، اون ورش ديب داره؟
يارو ميگه: آره،
همونه.
کارمند ميگه: داريم! چطور
نفهميدن تو چي مي خواي!؟
همه خيلي خوشحال شدن که
بالاخره فهميدن يارو چي مي خواد. کارمنده سريع مي ره توي انبار و ديب رو ميذاره توي
يه کيسه نايلون مشکي و مياره مي ده به يارو و اونم مي ره پي کارش.
همه جمع مي شن دور اون
کارمند و با کنجکاوي ميپرسن: چي ميخواست اين؟
کارمنده مي گه: ديب!
ميپرسن: ديب؟ ديب ديگه
چيه؟
مي گه: بابا همون که اين
ورش ديب داره، اون ورش ديب داره!
رئيس شاکي مي شه و مي
گه: اينجوري فايده نداره. برو يه دونه ديب ور دار بيار ببينيم ديب چيه؟
کارمنده مي گه: تموم شد.
آخرين ديب رو دادم به اين بابا رفت!
*دلم خنک شد، آخر نفهميدين ديب چيه*
آیا می دانید که اگر شما در حال حمل قرآن باشید، شیطان دچار درد شدید در سر میشود؛
و باز کردن قرآن، شیطان را تجزیه می کند؛
و با خواندن قرآن، به حالت غش فرو میرود؛
و خواندن قرآن باعث در اغما رفتنش میشود؟
و آیا شما می دانید که هنگامی که می خواهید این پیام را به دیگران ارسال کنید، شیطان سعی خواهد کرد تا شما را منصرف کند؟
فريب شيطان را نخور!
پس این حق را دارید که این پست رو کپی کنید و توی وبتون قرار دهيد.
1-در عروسی میتونید لباسی رو که بارها به تن کردید رو دوباره بپوشید!
2-میتونید هر صد سال یه بار هم موهاتون رو شونه نکنید و بعد بگید مد روزه!
3-از ترس اینکه کسی سن شما رو بفهمه شناسنامتون رو قایم نمیکنید!
4-مطمئنا استهلاک فک شما به مراتب کمتر است!
5- مدل لباس دختر شمسی خانم چشمهاتون رو داخل دهانتون سرنگون نمیکنه!
7-در موقع استرس هیچوقت ناخنهای خود را نمیجوید!
8-هفته ای دو بار شکست عشقی نمیخورید!
9-لازم نیست از ۱۸ سالگی موهای سرتون رو رنگ کنید چون موهای مشکی خیلی هم به شما میاد!
بقیه اش تو ادامه مطلب......................
سلام دوستان عزیز.
این وبلاگ اماده تبادل لینک با کلیه وبلاگ های اموزشی؛سرگرمی؛ علمی؛و....... میباشد اگه مایل به تبادل لینک با ما هستید به ما اطلاع دهید و وبلاگ هایی که فقط برای تبادل لینک ساخته شده اند از همکاری با انها معذور هستیم.
در ضمن این وبلاگ به زودی زود با سایت هایی که رنکینگ انها بالای 4 میباشد تبادل لینک خواهد کرد.
مردي جوان در راهروي بيمارستان ايستاده، نگران و مضطرب.
در انتهاي کادر در بزرگي ديده مي شود با تابلوي "اتاق عمل".
چند لحظه بعد در اتاق باز و دکتر جراح با لباس سبز رنگ از آن خارج مي شود.
مرد نفسش را در سينه حبس مي کند.
دکتر به سمت او مي رود.
مرد با چهره اي آشفته به او نگاه مي کند.
دکتر:
واقعاً متاسفم، ما تمام تلاش خودمون رو کرديم تا همسرتون رو نجات بديم. اما به علت شدت ضربه نخاع قطع شده و همسرتون براي هميشه فلج شده. ما ناچار شديم هر دو پا رو قطع کنيم، چشم چپ رو هم تخليه کرديم ... بايد تا آخر عمر ازش پرستاري کني، با لوله مخصوص بهش غذا بدي
روي تخت جابجاش کني، حمومش کني، زيرش رو تميز کني و باهاش صحبت کني ...اون حتي نمي تونه حرف بزنه، چون حنجره اش آسيب ديده ...
با شنيدن صحبت هاي دکتر به تدريج بدن مرد شل مي شود، به ديوار تکيه مي دهد.
سرش گيج مي رود و چشمانش سياهي مي رود.
با ديدن اين عکس العمل، دکتر لبخندي مي زند و دستش را روي شانه مرد مي گذارد.
دکتر:
هه ! شوخي کردم ... زنت همون اولش مرد !!!
روزي يك مرد ثروتمند ، پسر بچه كوچكش را به يك ده برد تا به او نشان دهد مردمي كه در آن جا زندگي م ي كنند چقدر فقير هستند . آنها يك روز و يك شب را در خانه محقر يك روستايي به سر بردند.
در راه بازگشت و در پايان سفر، مرد از پسرش پرسيد:
نظرت در مورد مسافرت مان چه بود
پسر پاسخ داد: عالي بود پدر !
پدر پرسيد: آيا به زندگي آن ها توجه كردي؟
پسر پاسخ داد: فكر مي كنم
پدر پرسيد: چه چيزي از اين سفر ياد گرفتي
: پسر كمي انديشيد و بعد به آرامي گفت:فهميدم كه ما د ر خانه يك سگ داريم و آن ها چهارتا . ما در حياط مان فانوس هاي تزئيني داريم و آ نها
ستارگان را دارند . حياط م ما به ديوارهايش محدود مي شود اما باغ آنها بي انتهاست!
در پايان حرف هاي پسر، زبان مرد بند آمده بود . پسر اضافه كرد: متشكرم پدر كه به من نشان دادي ما واقعأ چقدر فقير هستيم.