- طبق تحقيقات علمي پزشکان متخصص داخل و خارج کشور حجامت موجب افزايش توان سيستم ايمني و قدرت دفاعي بدن کودک شده و پس از حجامت ، درصد سرما خوردگي و عفونتهاي گوش و گلو و ريه در طفل بسيار کاهش مي يابد
حجامت موجب افزايش قد و وزن و جهش رشددر کودکان و نوجوانان مي گردد.
حجامت موجب افزايش اشتهاي نوزادان و کودکان و نوجوانان ميگردد.
رفتارهاي عصبي ، تند خويي ، پرخاشگري ، و لجبازي و به طور کلي اختلافات رفتاري نوجوانان حجامت شده ، به حد اقل مي رسد .
حجامت در درمان ?? نوع بيماري اطفال و نوجوانان
اوريون – آبله مرغان – ميگرن سرفه مزمن – سرماخوردگي مکرر- سينوزيت – آسم و آلرژي – زردي نوزادان شب ادراري– دندان قروچه – ضعف بينايي و غيره ) مؤثر مي باشد .
برخي از کودکان داراي عيوب انکساري چشم ، پس از حجامت شدن ديگر نيازي به عينک ندارند و ضعف ديد آنان اصلاح شده است .
حجامت موجب شفافيت و زيبايي پوست و چهره اطفال و نوجوانان و همچنين رشد و شادابي موها مي گردد .
پایگاه خبری الجوار عراق نوشت: امروز خبری در سایتهای مختلف خبری و غیر خبری جهان عرب و حتی برخی از سایتهای غیر عربی منتشر شد مبنی بر اینکه جسد "کورت وسترگارد" کاریکاتوریست اهانت کننده به پیامبر(ص) در حالیکه در آتش سوخته شده بود، در نزدیکی منزلش پیدا شد. این خبر تابدین لحظه از سوی دولت دانمارک تأیید یا تکذیب نشده است.
"کورت وسترگارد" دو روز پیش توسط یک جوان اهل کشور سومالی که یک کلت به همراه داشت، مورد تهدید قرار گرفت اما توانست از دست وی جان سالم بدر ببرد. پس از تیراندازی جوان سومالی به سمت کاریکاتوریست موهن، اهالی محله فورا پلیس را خبر کرده و جوان سومالی را بازداشت کردند.
گفته می شود "کورت وسترگارد" از زمان کشیدن آن کاریکاتور موهن تا به امروز که چندین سال می گذرد، همواره در رعب و وحشت زندگی کرده و همیشه جانش در خطر بوده است. حتی گاهی که به شهرها و یا کشورهای مختلف سفر میکند، برخی هتلها از ترس به خطر افتادن امنیتشان، حاضر به استقبال از وی و دادن اتاق به او نمیشوند
.
شایان ذکر است حدود دو سال پیش نیز شبکه فرهنگی عرب زبان هجر در خبری مشابه اعلام کرد که جسد سوخته "کورت وسترگارد" نزدیک دفتر نشریه محل کار وی در دانمارک، پیدا شده است. در همان روز شبکه تلویزیونی الفرات عراق نیز در بخش زیرنویس خود این خبر را پخش کرد اما چند روز بعد شایعه بودن خبر اعلام شد.
قابل ذکر است روزنامه پرتیراژ دانمارکی «یولند پوستن» سیام سپتامبر 2005 میلادی به بهانه و ادعای آزادی بیان، تصاویری اهانت آمیز به پیامبر اکرم(ص) منتشر کرد. روزنامه مگزینز نروژ نیز این تصاویر را 10 ژانویه سال بعد برای دومین بار چاپ کرد. چاپ این کاریکاتورها در روزنامه یولند پوستن و متعاقب آن روزنامه های چند کشور اروپایی دیگر، خشم مسلمانان جهان را برانگیخت
منبع:پایگاه فرهنگی هنری تکناز
محتوای فیلم موهن چیست؟ به ادامه مطلب بروید.
روح هم آتش می گیرد!
قرآن کریم در آیه 6 سوره تحریم درباره آتش جهنم فرموده است: " آتشى که وقودش انسانها هستند و سنگ ". مقصود از سنگ چیست؟ بعضى از مفسرین به صورت احتمال گفته اند شاید مقصود این بتهایى هستند که مسجود مردم قرار مى گیرند، معبودها که اغلب سنگى بود. ولى بعضى دیگر که دقیقتر فکر کرده و نظر داده اند گفته اند: یکى از تفاوتهاى دنیا و آخرت این است که در دنیا اگر انسانى را بخواهند آتش بزنند حداکثر این است که بدنش را آتش مى زنند. حال اگر آتش نمرود هم در دنیا باشد، با هر وسیله اى بخواهد باشد، با زغال سنگ یا کنده یا هیزم یا چوبهاى آتش زا، چه مى کند؟ آخرش بدن انسان را خاکستر مى کند، دیگر از این بیشتر نیست. آیا آتش دنیا مى تواند روح انسان را آتش بزند؟ یعنى آیا مى تواند در دنیا آتشى وجود داشته باشد که از دل انسان و از آن کمون روح انسان طلوع کند؟ نه، آتش دنیا به آن دسترسى ندارد. روح انسان که مرکز فکرها و احساسهاست و با آن روح، انسان مى اندیشد و فکر مى کند و مى خواهد و دشمنى مى ورزد، او از آتشهاى دنیا مصون است.
ولى قرآن در آیه اى که در سوره همزه است جمله اى گفته است: «ویل لکل همزه لمزه* الذى جمع مالا و عدده* یحسب ان ماله اخلده* کلا لینبذن فى الحطمه* و ما ادریک ما الحطمه* نار الله الموقده* التى تطلع على الافئده* انها علیهم موصده* فى عمد ممدده؛واى به حال این عیبجویان ( عیبجویى غیر از انتقاد است که انتقاد گاهى به حق است، عیبجویى یعنى مسخره چى گری، اشخاصى که کار و شغلشان این است که مردم را به یک شکلى خفیف و تحقیر کنند، با چشمشان، با گوششان، با شکلک درآوردن، در خیابان یک کسى راه مى رود، پشت سرش تقلیدش را در بیاورند، اینهایى که شانشان فقط این شده است که آبرو و حیثیت مردم را بریزند.) «الذى جمع مالا و عدده» آن که ثروت فراوانى جمع کرد و مرتب مى شمارد که چقدر زیاد شده است. شاید منظور این باشد که از همین راه، ثروتهایى هم به دست آورده و معبودش هم این ثروت است. اینکه مى گوید " و عدده " مرتب مى شمارد، وقتى که براى انسان ثروت هدف بشود «گویى خودش همان ثروت شده است».
درود بر تو اي حجت خدا در روي زمين درود بر تو اي ديده خدا در بر خلقش درود بر
تو اي نور خدا كه هدايت شوند بدان ره جويان و گشايش بر مومنان درود بر تو اي
پاك شده هراسان درود بر تو اي دوست خير خواه درود بر تو اي كشتي نجات درود بر
تو اي چشمه حيات و زندگي درود بر تو رحمت كند خدا بر تو و برخاندان پاك و
پاكيزه ات درود بر تو بشتابد خدا بر تو انچه را براي تو وعده داده در ياري و
ظهور امر درود بر تو اي اقاي من من وابسته تو هستم عارف به اغاز و انجامت
تقرب ميجويم به سوي خداي بزرگوار به تو و خاندان تو و انتظار ظهور تو را
دارم و ظهور حق را بر دست تو و از خدا خواهم اينكه درود فرستي بر محمد و آل
محمد و اينكه قرار دهي مرا از جمله منتظرين تو و پيروان و ياران تو بر عليه دشمنانت
و از شهيدان در برابرت و در جمله دوستانت اي مولاي من اي صاحب الزمان
درود خدا بر تو و خاندان تو و بر خاندان تو اين روز جمعه است و ان روز توست و كشتار كافران
به شمشيرت است و من اي اقايم در ان مهمان تو هستم و پناهنده تو و تو اي مولاي
من كريم و كريم زاده اي و مامور پذيرايي و نگهداري پس مرا مهمان كن و پناه ده
درود خدا بر تو و بر خاندان پاكت
من بر تو نازل ميشوم هر كجا احله ام روي اورد و مرا وارد نمايد و ميهمان تو هستم
در هر كجا كه باشم از شهرها.
بیماری خطرناک با علائم مخفی
درد علامتی است که انسان را متوجه مشکلی در بدن خویش میسازد تا درصدد رفع مشکل برآمده و به معالجه خود پردازد. این امر در باب بیماری های جسمانی صدق میکند اما آیا در باب بیماریهای روحی و روانی (معنوی) نیز وضع به همین منوال است؟

مشکل گناهکار عدم آگاهی است
بیماری های معنوی را می توان گناه نامید. و این بیماری گاه توأمان با درد است و گاه بی درد تا پایان زندگی ادامه مییابد. درد و بیدردی گناهکار از آگاهی است چنانچه آگاهی یابد دست از گناه شسته و به سوی حق باز میگردد و در صورت عدم آگاهی تا پایان مسیر ، ادامه خواهد داد. حضرت امیر علیه السلام در این باره میفرمایند: برهان گناهكار، نادرستترین برهانها است، و عذرش از توجیه هر فریب خوردهاى بى اساستر، و خوشحالى او از عدم آگاهى است. اى انسان! چه چیز تو را بر گناه جرأت داده؟ و در برابر پروردگارت مغرور ساخته؟ و بر نابودى خود علاقهمند كرده است؟ آیا بیمارى تو را درمان نیست؟ و خواب زدگى تو بیدارى ندارد؟ چرا آنگونه كه به دیگران رحم مىكنى، به خود رحم نمىكنى؟ چه بسا كسى را در آفتاب سوزان مىبینى بر او سایه مىافكنى یا بیمارى را مىنگرى كه سخت ناتوان است، از روى دلسوزى بر او اشك مىریزى، امّا چه چیز تو را بر بیمارى خود بى تفاوت كرده؟ و بر مصیبتهاى خود شكیبا و از گریه بر حال خویشتن باز داشته است؟ در حالى كه هیچ چیز براى تو عزیزتر از جانت نیست. چگونه ترس از فرود آمدن بلا، شب هنگام تو را بیدار نكرده است؟ كه در گناه غوطهور، و در پنجه قهر الهى مبتلا شدهاى؟ (نهج البلاغه، ترجمه دشتى، خطبه 223)
صدقههای کم و پاداشهای عجیب !
همه ی ما کم و بیش با آثار و فواید صدقه آشنا هستیم،و اکثریت این گفتار "صدقه رفع بلاست" را شنیده ایم،آیا کمی یا زیادی صدقه در اثرات آن تأثیر دارد؟حال در این نوشتار بیشتر سعی بر آن است که به یکی از سخنان علی بن ابیطالب در مورد مقدار صدقه بپردازیم،که آیا پرداخت صدقه اندک با عدم پرداخت آن یکی است؟

بخشش کم
و قال علی علیهالسلام : "لاَ تَسْتَحِ مِنْ إِعْطَاءِ الْقَلِیلِ، فَإِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ"(1) از بخشش كم حیا مكن زیرا محروم ساختن از آن هم كمتر است!
بسیارند کسانی که معتقدند باید بخشش به مقدار قابل ملاحظه باشد و اگر انسان توان آن را نداشت، ترک کند. در حالی که بخشش کم حداقل دو فایده دارد: نخست این که در بسیاری از موارد همین مقدار حل مشکلی می کند و دیگر اینکه دست رد به سینه درخواست کننده زدن، نوعی اهانت است و این کار جلوی اهانت را می گیرد. اضافه بر اینها روح سخاوت را در انسان در تمام حالات پرورش می دهد.
تعبیر به"إِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ": نوعی کنایه و تشبیه است، زیرا محروم کردن قابل مقایسه با مقدار مالی که انسان میبخشد نیست تا بگوییم این ازآن کمتر است. امام محروم کردن را نیز نوعی بخشش بسیار کم محسوب کرده که هر بخششی از آن بیشتر است.
دوزخیان چه ویژگى هایى دارند، چه عواملى موجب گرفتار شدن به آتش دوزخ مى شود تا با دانستن آنها، خود را از آنها دور نموده، تا در قیامت از دوزخیان نباشیم ؟

پاسخ به این پرسش در سخنان امام علیه السلام به روشنى بیان گردیده است:
1 - لغزش ها:
«... الا و ان الخطایا یا خیل شمس حمل علیها أهلها، و خلعت لجمها، فتقحمت بهم فى النار...» (1)
... آگاه باشید که خطاها بى تقوایى ها همانند اسبان سرکش لجام گسیخته اى مى باشد که صاحبان آنها بى تقوایان بر آنها سوار گردیده و همراه آنها در آتش دوزخ فرو افتند...
2 - اهمیت ندادن به نماز:
«تعاهدوا امر الصلوة ، و حافظوا علیها، و استکثروا، و تقربوا بها فانها کانت على المۆمنین کتابا موقوتا، الا تسمعون الى جواب اهل النار حین سئلوا ما سلککم فى سقر؟ قالوا: لم نک من المصلین سورة المدثر /42 و 43 و انها لتحت الذنوب حت الورق و تطلقها باطلاق الربق ...» (2)
نماز را رعایت ، و بر آن محافظت نمایید و آن را بسیار به جا آورید، و به وسیله آن به خداوند نزدیک گردید، که آن براى مۆمنان در هنگام مخصوصى واجب گردیده است ، آیا پاسخ دوزخیان را نمى شنوید در آن هنگام که از آنان پرسش مى شود: (چه چیز شما را به دوزخ کشانیده است؟ مى گویند: ما از نمازگزاران نبوده ایم)، به راستى که نماز گناهان را مى ریزد، همانند ریخته شدن برگ درخت، و نماز انسان را از کیفر گناه رها مى گرداند همانند رها شدن زنجیر از گردن انسان به زنجیر بسته شده ...
روح بعد از مرگ کجا برده می شود؟
خالق هستی روح آدمی را به منزلگاهی خواهد برد، تا در آن حیاتی نو و جدید را آغاز نماید. اما اینکه آن منزلگاه کجاست و چه خصوصیتی دارد؟! معمّایی است که حل آن را باید در میان کلمات معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) جویا شد .

«اولئکم سلف غایتکم، و فُرَّاطُ مناهلکم، الذین کانت لهم مَقاوِمُ العِزِّ، و حلباتُ الفخر، ملوکاً و سُوَقاً سلکوا فی بطون البرزخ سبیلاً، سُلِّطَتِ الأرض علیهم فیه، فأکلت مِن لحومِهِم، و شربت مِن دمائهم، فأصبحوا، فی فَجَواتِ قبورهم جماداً لا یَنمونَ، و ضحاراً لا یُوجَدون.»[1]
شرح گفتار
گذشت زمان، عقربه های ساعت عمر آدمی را به سرعت به گردش وا داشته است. گردشی که تنها راه پیش را پیموده و عقبگرد ندارد.
به مرور زمان کم کم آثار پیری و فرسودگی خود را نمایان ساخته و گذران عمر انسان را به طناب مرگ نزدیک می نماید.
اما افسوس که انسان غافل در اثر ضعف ایمان و فراموشی یاد خدا، چنان مجذوب جلوه های دلفریب دنیا شده، که همچون عاشقی دلباخته، با براه انداختن بساط بزم و شادی، تنها به دنیا اندیشیده و به ضایعه ی از دست رفتن عمر توجه ای ندارد.
هشدار به غافلان در نهجالبلاغه
انسانی که از خود و خداوند و آینده خود، بی خبر است، در حقیقت در خواب عمیق غفلت به سر میبرد، خوابی که میتواند بسیار خطرناک و مهلک بوده به گونهای که سعادت ابدی او را به شدت در معرض نابودی قرار دهد. روز بیداری غافلان روز مرگ آنهاست، اما به چنین اشخاص خسارت زدهای باید گفت: افسوس که این بیداری به حالتان سودی نخواهد بخشید و دردی از شما دوا نخواهد کرد، زیرا فرصت شما تمام و پرونده عمرتان بسته شده و دیگر راه جبرانی باقی نمانده است.

«ایها الناس غیر المغفول عنهم، و التارکون المأ خوذ منهم. ما لی أراکم عن الله ذاهبین، و إلی غیره، راغبین! کأنکم نَعَمٌ اراح بها سائمٌ إلی مَرعیً وَ بِیً، و مشربٍ دَوِیًّ. و انما هی کالمعلوفة لِلمُدی لا تَعرِفُ ماذا یراد بها! اذا اُحسِنَ الیها تَحسَبُ یومها دَهرَها، وَ شِبعَها أمرَها»1
ترجمه
ای مردمی که آنی مورد غفلت نیستید، و ای ترک کنندگان فرامین الهی که از تمامی کارهایتان بازخواست میشوید! شما را چه شده است که از خدای خود روی گردان و به غیر او گرایش دارید؟ چونان چهارپایانی که چوپان آنها را در بیابانی وبا خیز و آبهایی بیماری زا، رها کرده است. جز این نیست که آنها مثل گوسفندانی میمانند که مدتی علف به آنها خوانده میشود در حالی که آنها نمیدانند که مقصود از آن تغذیه و فربه ساختن آنها چیست؟ اگر به آنها نیکی شود، یک روز خود را، یک عمر پندارند و زندگی را در سیر شدن شکمها مینگرند.
مدت حکومت خاتم الاوصیاء!

اگر از هر کدام از ما سوال شود که دلمان می خواهد دوران سعادت بشر چقدر باشد، احتمالاً دورانی طولانی در نظرمان می آید و حتی دوست داریم عصر باشکوه عدالت حضرت مهدی (عج) تا قیام قیامت ادامه یابد.
البته همین طور هم هست. پس از تشکیل حکومت عدل توسط دستان توانای حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه)، مردم تا زمان قیامت در سایه ی آن دولت اند. امامان یکی پس از دیگری بر مسند واقعی خویش تکیه می زنند و رهبری جهان را تا قیامت بر عهده می گیرند. حتی درباره ی حکومت امام حسین (علیه السلام) آمده است که آنقدر مدت زمامداری شان طولانی می شود که ابروهای شان چشم شان را می پوشاند. (یعنی تا زمان پیری.)
اما آنچه غالباً درباره ی آن بحث می شود آن است که مدت زمامداری حضرت مهدی (عج) چقدر است؟ کسی که دوران پر محنت غیبت را گذرانده و پرچم حقّ را در همه جا افراشته است، چقدر حکومت خواهد کرد؟
عصر دشوار امتحان

برای موفقیت فردی و اجتماعی و بهرهوری از عمر، كه مهریه سعادت ماست، باید شرایط و زمینههای آن را فراهم نمود تا با به كارگیری و در نظر گرفتن آنها و نیز دفع موانع، عملكرد خویش را به گونهای تنظیم کنیم كه خواستهها دست یافتنی شوند. یكی از آموزههای اصیل اسلامی كه با تأكید خاصی از آن یاد شده و توجه آن را لازمه حركت عاقلانه انسان تا رسیدن به رستگاری شمرده است، آگاهی بهزمانه و زمان شناسی است، همان گونه که رسول مكرم اسلام صلی الله علیه و آله در این زمینه فرمودند: «عَلَى الْعَاقِلِ أَنْ یَكُونَ بَصیراً بِزَمَانِه؛ بر عاقل لازم است كه به زمان خود بینا باشد». (1)
اهمیت این مطلب به قدری است كه امیرالمومنین علیه السلام عدم جبههگیری صحیح دربرابر زمان را زمینه حمله همه جانبه آن دانسته و میفرمایند: «مَنْ أَمِنَ الزَّمَانَ خَانَهُ وَ مَنْ تَعَظَّمَ عَلَیْهِ أَهَانَهُ وَ مَنْ تَرَغَّمَ عَلَیْهِ أَرْغَمَهُ وَ مَنْ لَجَأَ إِلَیْهِ أَسْلَمَه؛ هر كس به زمانه اعتماد كند، زمانه به او خیانت میورزد؛ هر كه به روزگار تكبر كند (از سنن و مقرراتش سرباز زند) روزگار به او اهانت خواهد نمود، هر كس او را خشمگین كند، به خاكش خواهد افکند، هر كه به آن پناه برد، او را تسلیم حوادث خواهد نمود».(2)
نخستین سفیر امام زمان(عج)
نخستین فرد ایشان جناب ابوعمرو عثمان بن سعید عمرى است كه از تاریخ ولادت و روز وفاتش اطلاعى در دست نیست .
این مرد بزرگ، ستاره درخشان علم و فضیلت و عقل و كیاست و بزرگوارى بود؛ ماهى بود كه از سه خورشید هدایت كسب نور كرده و به عالیترین مرتبه دانش و بینش رسیده بود.

چنانکه میدانیم غیبت امام مهدی(عج) به دو دوره تقسیم میشود:«غیبت صغرا» و «غیبت کبرا»، غیبت صغرا از سال 260 هجری تا سال 329 در حدود 69 سال به طول انجامید در این دوران ارتباط شیعیان با امام(عج) به طور کلی قطع نبود، بلکه آنان به گونهای با امام(عج) ارتباط داشتند؛ به این صورت که مردم میتوانستند توسط نواب خاص سؤالات فقهی، کلامی و ... و دیگر مشکلات خویش را با امام در میان گذارند و از طریق آنها پاسخ امام (عج) را دریافت نمایند.
دجّال در آخرالزمان!!

مقدمه
براساس روایات یکی از نشانههای ظهور خروج دجال است. که در باره آن آراء و احتمالات مختلفی بیان شده است در ذیل به بررسی این عنوان میپردازیم.
«دجّال» در زبان عربی به معنای «آب طلا» و طلا اندود کردن است و به همین علت، افراد بسیار دروغگو که باطل را حق جلوه میدهند «دجّال» نامیده میشوند.(1)
از روایات استفاده میشود، دجّال ستمکاری است که در آخر الزمان، مردم را گمراه خواهد کرد. البته در آموزههای هر سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام از آن سخن به میان آمده است. افرادی در هر سه جامعه دینی میگویند: دجّال تولد یافته و زنده است.(2)
ظهور، راز خدا

...
ایست!
پیش از رسیدن به زمان شیرین ظهور بد نیست به سوالی درباره ی زمان ظهور پاسخ بدهیم!
اینکه زمان ظهور ناگهانی است، هشداری از سوی خداوند برای شیعیان و نشانه ای برای کسانی است که زمان ظهور را مشخص می کنند. (1)
ناگهان زمان ظهور می رسد! همه در بهت فرو می روند و در این لحظه که حجت زنده و زیبای خداوند، در برابر مردم آشکار می شود دیگر انکار کنندگان خاموش می شوند. در این زمان شیعیان امام را چون نگینی در حلقه ی خویش می گیرند و بر دست پایش بوسه می زنند
پاسخ حضرت استاد :
نماز از ارکان عبادات حق است ، بنابراین اول باید بدانیم چرا خداوند را عبادت می کنبم تا آنگاه فلسفه نماز نیز روشن گردد. یکی از پایدارترین و قدیمی ترین تجلیات روح آدمی و یکی از اصیل ترین ابعاد وجود آدمی ، حس نیایش و پرستش است ، هر زمان و مکانی که بشر وجود داشته است ، نیایش و پرستش نیز وجود داشته است . پیامبران پرستش را نیاوردند و ابتکار نکردند ، بلکه نوع پرستش را یعنی نوع آداب و اعمالی که باید پرستش به آن شکل صورت گیرد به بشر آموختند . احساس نیایش ، احساس و نیاز غریزی است به کمالی برتر که در او نقصی نیست و جمالی که در آن زشتی وجود ندارد ، انسان در حال پرستش از وجود محدود خویش می خواهد پرواز کند و به حقیقتی پیوند یابد که در آنجا نقص و کاستی و فنا و محدویت وجود ندارد و به قول –اینشتاین – دانشمند بزرگ عصر ما : در این حال فرد به کوچکی آمال و اهداف بشری پی می برد و عظمت و جلالی را که در ماورای امور و پدیده ها در طبیعت و افکار تظاهر می نماید حس می کند . لذاپرستش جزء غرائز ذاتی و فطری بشر است ، یعنی بشر فطرتا گرایش دارد که یک چیز را تقدیس و تنزیه کند و خویشتن را به او نزدیک کند پیام قرآن این است که ای انسان ! رب خود ،پروردگار خود ،صاحب اختیار خودت را بپرست . الذی خلقکم و الذین من قبلکم : کسی که شما و گذشتگان شما را آفریده است . پرستش نوعی رابطه خاضعانه و ستایشگرانه و سپاسگرانه است که انسان با خدای خود برقرار می کند . عبادت و پرستش علاوه براینکه نیاز فطری بشر است ، راز آفرینش انسان نیز عبادت است و ماخلقت الجن و الانس الا لیعبدون (همانا جن و انس را نیافریدیم مگر برای اینکه مرا پرستش کنند ) عبادت یک پیمان الهی است که انسان در روز ازل با خدای خود پیمان عبودیت بسته است الم اعهدالیکم یا بنی ان لاتعبد و الشیطان انه لکم عدو مبین ،و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم . (ای بنی آدم ، آیا من با شما پیمان نبستم که شیطان را پرستش نکنید و مرا پرستش کنید که راه راست است و شما را به سعادت می رساند .) عبادت ماموریت انسان است .
وما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین ....؟ ( آیا مامور نشدید که فقط خدا را خالصانه پرستش کنید ) اکنون که روشن شد عبادت و پرستش از غرایز ذاتی و از نیازهای فطری انسان است جایگاه نماز در پرستش و عبودیت روشن می شود : نماز عالی ترین تجلی پرستش و عبادت است ، زیرا پرستش یا قولی است یا عملی . و نماز هر دو را در بر دارد چون اذکار نماز مانند قرائت حمد و سوره ، ذکر رکوع و سجود و تشهد عبادت قولی است و قیام و رکوع و سجود عبادت عملی است نماز رفیع ترین و با اهمیت ترین جایگاه را در عبادات دارد و در راس آنها می باشد نماز منبع تغذیه روح انسان وامداد الهی است انسان با نماز می تواند قوت بگیرد و انرژی در جهت نیل به کمالات حاصل کند . واستعینوا و بالصبر الصلاه.... (از نماز استمداد کنید ...) کسی که می خواهد یک مسلمان واقعی و مجاهد نیرومند باشد باید نماز خوان خالص و مخلص باشد علی (ع) در آخرین وصایایش که در واپسین لحظات عمر آن حضرت بود فرمود: الله الله فی الصلوه فانها عمود دینکم : ( خدا را خدا را ، درباره نماز که نماز استوانه خیمه دین شماست امام صادق(ع) در آخرین نفس های عمر با برکت خویش فرمودند : لن تنال شفاعتنا مستخفا بالصلاه (هرگز شفاعت ما به مردمی که نماز را سبک بشمارند، خواهد رسید ) . نماز بنیان اعتقادی انسان را به مبداء و معاد تقویت می کند . از حضرت علی (ع) سئوال شد : چرا ما دوبار سجده می کنیم . امیر مومنان (ع) این آیه را خواند : منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تاره اخری . یعنی سجده یاد آور قیامت و صحنه محشر و مبعوث شدن انسان است .
شخصی از امام صادق (ع) پرسید : برترین چیزهایی که بندگان با آن به پروردگارشان تقرب می جویند و نزدیک می شوند چیست ، حضرت فرمودند : بعد از معرفت و شناخت (خداوند متعال ) من بهتر از نماز نمی دانم . و همین اهمیت نماز است که نسبت به کوتاهی به آن شدیدا نهی شده است از رسول اکرم (ص) روایت شده که فرمود: مبادا نماز خود را ضایع سازید ، زیرا هرکس که نماز خود را ضایع نماید خدا او را با قارون و فرعون و هامان محشور نماید ، و برخدا حق است که او را با منافقان در آتش افکند ، پس وای برکسی که بر نماز خود مواظبت و نگهبانی ننماید .
سبب عزت موجود نماز است نماز زینت درگه معبود نماز است نماز
بی نماز از نظر لطف خدا محروم است شرع را مقصد و مقصود نماز است نماز
شاه عطشان که همه عاشق و دیوانه اوست گفت عز و شرف و جود نماز است نماز